جدول جو
جدول جو

معنی غیب نمای - جستجوی لغت در جدول جو

غیب نمای
(بَ نَ / نِ بَ)
رجوع به غیب نما شود:
دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد.
حافظ.
باقی آنچه ضمیر منیر و رأی غیب نمای اقتضا میکند... (تاریخ غازانی چ انگلستان ص 52).
ای امیر عرب ای کآینۀ غیب نمایی
بر سر افسر سلطان ازل ظل همایی.
طراز یزدی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غیب نما
تصویر غیب نما
نشان دهندۀ نهان، آنچه غیب را نشان دهد، برای مثال دلی که غیب نمای است و جام جم دارد / ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد (حافظ - ۲۴۴)
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
یا غیب نمای. آنچه غیب را نشان دهد. نشان دهنده نهان. رجوع به غیب و غیب نمای شود
لغت نامه دهخدا
(عَ / عِ نُ / نِ / نَ)
نمایاندن عیب. نشان دادن عیب:
عیب نمایی مکن آیینه وار
تا نشوی از نفسی عیب دار.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(بَ فَ زَ دَ / دِ)
عیب نماینده. آنچه و آنکه عیب و نقص را بنمایاند:
بیش جان را نکنم زنگ زده
کآینه عیب نمایست مرا.
خاقانی.
در گفتن عیب دگران بسته زبان باش
از خوبی خود عیب نمای دگران باش.
واعظ قزوینی
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ شُ)
شب نما. رجوع به شب نما شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غیب نما
تصویر غیب نما
نهان نمای
فرهنگ لغت هوشیار